خواب گردی

۵ مطلب در مهر ۱۳۹۴ ثبت شده است


قهوه ای به غایت سیاه ، و تلخ 

سر میکشی اَش ، جرعه جرعه ،

با اَخم هایی گره کرده ،

به تهش که میرسی ؛ قند های آب شده و کِس کرده ؛

منتظرانه ،

مظلومانه ،

کامت را ، تا بیخ تلخی ها ، شیرین میکنند !


+کاش کمی تکان ، کمی هم زدنِ حالِ گرد گرفته .


  • فـرشـده ..


خاطرات ، فرآیندها ، حوادث ؛ به مرور برق چشمان را میبرند ؛

روحشان را میگیرند ، نمیشود دیگر غرقشان شد .

همین است که خاله ، مدام غر میزند ؛ چشمهایت دیگر ،

ته ندارند !


  • فـرشـده ..


مثلا فکر کن ، که تا آخر عمر ، تنها کلامِ بین ما ، گریه باشد !


  • فـرشـده ..

بنده آدمه قاطی بُکنی هستم با نیاتِ خوب و نتایجی اووف ؛ از موادش را بگیر تا آدمیان و موضوعاتشان را ؛
مثلا امکانِ این هست که در نهایتِ علاقه و ستایش به دیگ قورمه سبزیِ مامان پز بنگرم ؛ و مدام با برقِ چشمانم این را به خوردَش بدهم که تُویِ قرمه سبزی ، لایقِ فسنجان شدن هستی ؛ و من میتوانم این لطف را در حقت بکنم که حدوده دو دبه ربِ انار برای ارتقای مقامت به خوردت بدهم که در زمره ی غذاهای بهشتی قرار گیری ، و میدهم هم ؛ و واقفید که قصدِ من ازین قاطِش ( مصدرِ قاطیدن) کمک به عروجِ شخصیتیه اینشان بود ولیکن نتیجه اَش هبوطَش در آشغال دانی شده !
کنون شما را دعوت میکنم به محاسبه ی این فرآیندِ شخصیتیَم با متغیر هایی نظیر :
قرمه سبزی = دوستان ، ربِ انار = مهر و محبت ؛ آشغال دانی = طرد شدگی !

  • فـرشـده ..


شینِ شکست ؛ یک شیرینیه مستتر هم در خود دارد که همیشه باعثِ تکرارِ آن اشتباهِ 

منجر به شکست میشود ؛

این اَست که " تو " ، هرچند سال یکبار ، مدام ؛ تکرار میشوی !


  • فـرشـده ..

دريافت کد :: صداياب