خواب گردی

45

سه شنبه, ۳ آذر ۱۳۹۴، ۰۱:۲۲ ق.ظ

امشب ، خواستم برای سر دردت لالایی بگویم ، امشب خواستم ، جای سرت را که چن صد سال پیش روی سینه ام خالی کردی را پر کنم ، که هم درد تو ارام بگیرد ، هم دل من ، امشب خواستم برای اعصاب خوردی های مازوخیستی ات ، مادری کنم ، خواستم که بگویم آرامشان میکنم ، همانطور که تو را رام کردم ، خواستم فشار سر درد هایت را ، فشار آغوشم پر کند ، خواستم و خواستم ، ولی ؛ حواسم نبود آغوش سیاه آسمانی که تو را این همه مدت در برش گرفته ، پهن تر از دنیای کوچک و یک متری دستان منی است که در گوشه ای از همان آسمان ، سفت چسبیده اندت . 

  • ۹۴/۰۹/۰۳
  • فـرشـده ..

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

دريافت کد :: صداياب