44
دوشنبه, ۲۵ آبان ۱۳۹۴، ۰۲:۲۸ ب.ظ
مثلا آدمی چند بار طاقت ِ " دوسِت دارم " گفتن و شنیدن با روحی له شده را دارد ، چند بار باید پشتِ درِ اتاقش کِس کند و گوشی در بغل ؛ اشک هایش از عمقِ دلش جان دهند برای ملتفت کردنِ احساسش به دیگری ، چند بار برای وصالی دست نیافتنی ، خودِ یخ زده و تغییر ناپذیرش را برای پذیرش شرایطِ ناجورِ ضمیمه شده ، گول بزند ، چند بار صدایش را صاف کند برای پنهان کردنِ بغض های وحشیِ واژۀ سلامی که روتین وار هر صبح باید تحویلِ جان َ ش دهد ؛ چند بار بشکند و بشکند ، به امیدِ به واقعیت پیوستنِ یکی از هم آغوشی های شبانۀ خیالی ..
اَصلا آدمی و دلی چند گرمی ؛ چند ؟ عشق چند ؟
- ۹۴/۰۸/۲۵