خواب گردی

9

چهارشنبه, ۷ آبان ۱۳۹۳، ۱۰:۵۹ ب.ظ

مثلِ همان روزهایی که چشمانم کفِ آسفالتِ خیابان بود و روحم آن بالا ها ؛ بال بال میزد برای معنای

زندگی ای که تو هر صبح برایش زمزمه میکردی ؛ همان روزهایی که انگار من نبودم که راه میرفتم و

انگار تر اینکه ، کسی دیگر خیابانها و کوچه ها را میکشید زیرِ پاهایم ، و خوشبختی را زیرِ زبانم .. 

این روزها زندگی در من موج میزند ؛ نه بواسطۀ صدای تو ؛ بواسطۀ خوابگردی های شبانه اَم با خدا ؛

بواسطۀ آهنگِ لایتی که پخش میشود در پس زمینۀ شب هایم ؛ بواسطۀ دستی که در خواب هایم میکشد

بر ذهن و روحِ ضربه دیده اَم ؛ بواسطۀ جوانه زدنِ تمام حس های عاطفیِ خوبِ همان چند سالِ گذشته ،

بواسطۀ مزه مزه کردنِ شیرینیِ خوشبختیِ دیگران کنارِ هم ؛ بواسطۀ تریس و دیبایس ..

 

  • ۹۳/۰۸/۰۷
  • فـرشـده ..

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

دريافت کد :: صداياب